خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا:
رهبر معظم انقلاب اسلامی در اولین روز سال جدید ۱۴۰۴ در دیدار با هزاران نفر از قشرهای مختلف مردم، با اشاره به شکست دشمنان در دور کردن مردم از معنویات، ایام نخست امسال را متعلق به امیرالمؤمنین یعنی قله رفیع عدالت، تقوا و گذشت خواندند و گفتند: ملت ایران و ملت های مسلمان برای استفاده از درسهای حضرت علی(ع) به عنوان برترین انسانها بعد از پیامبر(ص)، به نهجالبلاغه مراجعه کنند و فعالان عرصه فرهنگی به مطالعه و آموزش این کتاب عظیم توجه ویژه داشته باشند.
توصیه حضرت آیتالله خامنهای به توجه و استفاده بیشتر از نهجالبلاغه در حالی صورت میگیرد که ایران و جهان اسلام خصوصا جوامع پیرو اهلبیت(ع) شرایط خطیر و حساسی را پشت سر میگذارنند.
با توجه به تأکیدات رهبر معظم انقلاب، خبرگزاری ابنا امسال اهتمام ویژهای به نشر آموزههای نهج البلاغه دارد. از این رو حجت الاسلام و المسلمین «محمد نمازی» استاد حوزه و پژوهشگر نهج البلاغه در سلسله ویدیوهایی به تشریح جایگاه و معارف نهج البلاغه میپردازد.
باسمه تعالی
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
در ادامهی حکمت 150 هستیم. گفتیم سید رضی(ره) میفرماید که اگر همین یک حکمت بود، برای موعظهی ما و شنوندگان کافی بود.
حضرت میفرماید: از کسانی نباش که «یُنَافِسُ فِیمَا یَفْنَی وَ یُسَامِحُ فِیمَا یَبْقَی» در چیزهای باقی مسامحه دارد ولی در چیزهایی که فانی میشود دائماً اهل مسابقه و رقابت است. وقتی اینطوری باشد، چه میشود؟ «یَرَی الْغُنْمَ مَغْرَماً وَ الْغُرْمَ مَغْنَماً» سود را زیان میبیند و زیان را سود میبیند. یعنی وقتی ملاک را از دست بدهد، دچار خطای بزرگ میشود.
«یَخْشَی الْمَوْتَ وَ لَا یُبَادِرُ الْفَوْتَ» از کسانی مباش که ترس مرگ را دارد، ولی نمیشتابد تا فرصتها را دریابد. یعنی فرصتها را هم از دست میدهد. ترس از مرگ و از دست دادن فرصت معقول نیست و حضرت این انتظار را ندارند.
از کسانی نباش که «یَسْتَعْظِمُ مِنْ مَعْصِیَةِ غَیْرِهِ» گناه دیگران را بزرگ میشمرد، «مَا یَسْتَقِلُّ أَکْثَرَ مِنْهُ مِنْ نَفْسِهِ» ولی کمِ دیگران را زیاد حساب میکند و زیادتر خودش را کم حساب میکند. حضرت میخواهد انسان را از نفس و حب نفس خارج کند. در روایات داریم که دوستان صمیمی داشته باشید که عیوب شما را بگویند، چون حب نفس اجازه نمیدهد که انسان خودش را تطهیر کند، ولی کسانی که در دوستی انسان خالص هستند میگویند.
«وَ یَسْتَکْثِرُ مِنْ طَاعَتِهِ مَا یَحْقِرُهُ مِنْ طَاعَةِ غَیْرِهِ»؛ طاعت خودش را زیاد میشمرد در حالی که طاعت دیگران را کوچک میشمرد. «فَهُوَ عَلَی النَّاسِ طَاعِنٌ وَ لِنَفْسِهِ مُدَاهِنٌ» به بقیه طعنه و کنایه میزند ولی به خودش که میرسد مُداهن است، یعنی اهل سازش، و این که به نحوی چشمپوشی کند. مُداهن است، جدی نمیگیرد و با خودش محکم برخورد نمیکند. «اللَّهْوُ مَعَ الْأَغْنِیَاءِ أَحَبُّ إِلَیْهِ مِنَ الذِّکْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ»؛ اینکه با اغنیاء گرفتار لهو و لعب باشد را بیشتر از «الذِّکْرِ مَعَ الْفُقَرَاءِ» ذکر خدا و یاد آخرت با فقرا دوست دارد. دوست دارد که با ثروتمندان باشد. حضرت در نامهی 45 با یکی از کارگزارانشان برخورد میکنند، به خاطر اینکه به جایی رفته که فقط ثروتمندان سر سفره حاضر شدند. میفرمایند: مگر من امام تو نیستم؟ مگر من به دو قرص نان و دو جامهی کهنه بسنده نکردم؟ اگر امام تو، من هستم، پس تو چرا اینطور هستی؟
«یَحْکُمُ عَلَی غَیْرِهِ لِنَفْسِهِ وَ لَا یَحْکُمُ عَلَیْهَا لِغَیْرِهِ» به نفع خودش علیه دیگران حکم میکند ولی به نفع دیگران و علیه خودش حکم نمیکند. حضرت میفرمایند: از چنین آدمهایی نباش. «یُرْشِدُ غَیْرَهُ وَ یُغْوِی نَفْسَهُ»؛ دیگران را هدایت میکند، باعث رشد بقیه میشود ولی خودش را در مسیر گمراهی قرار میدهد. حضرت میفرمایند که از این افراد نباش. «فَهُوَ یُطَاعُ وَ یَعْصِی» از او اطاعت میشود، ولی خودش سرپیچی میکند. مثلاً از وظیفهای که باید انجام دهد، از مسئول بالاترش سرپیچی میکند و یا مطلق معصیت را در نظر دارند که از امام و از پروردگارش معصیت میکند.
«وَ یَسْتَوْفِی وَ لَا یُوفِی» حقش را به تمامه میگیرد ولی حق دیگران را به تمامه نمیدهد. همهی اینها یک نوع نفسپرستی و یک نوع عدم توجه به دیگران و حقوق دیگران است. «وَ یَخْشَی الْخَلْقَ فِی غَیْرِ رَبِّهِ»؛ در راه غیرخدا از مخلوق میترسد «وَ لَا یَخْشَی رَبَّهُ فِی خَلْقِه» اما در خصوص بندگان از خدا نمیترسد. پس چه شد؟ از خلق میترسد و از خداوند نمیترسد.
در یکی از خطبهها داریم که چطور میشود که تو حق مردم را ادا میکنی و نقد میدهی، ولی حق خدا را برای بعد میگذاری و توجهی نمیکنی؟ انشاءالله اینطور نباشیم و به این حکمت جامع عامل باشیم.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته.
............................
پایان پیام/ 167
نظر شما