خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا:
حجتالاسلام والمسلمین «محمدکاظم حقانی فضل» استاد حوزه و پژوهشگر علوم اسلامی، در شبهای ماه مبارک رمضان در سلسله ویدیوهایی به تشریح دعاهای قرآنی با ربّنا میپردازد که متن سخنان وی در ویدیوی شب یازدهم ماه مبارک رمضان به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و آله اجمعین
حضرت ابراهیم در آیهی 128 سورهی بقره، به محضر پروردگار دعا و درخواستش را مطرح میکند. در ادامهی آیهی 127 که ابراهیم و اسماعیل خانهی خدا را ساختند و دیوارهایش را بالا بردند، دعای بعدی ایشان این است که: «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ وَ مِنْ ذُرِّیَّتِنا أُمَّةً مُسْلِمَةً لَکَ وَ أَرِنا مَناسِکَنا وَ تُبْ عَلَیْنا»؛ چند خواسته است که همه را نمیتوان توضیح داد.
حضرت ابراهیم به خداوند عرض میکند که خدایا، من و فرزندم اسماعیل را مُسلِم قرار بده. مُسلِم آیا مسلمان است که امروز رایج است و گفته میشود؟ ریشهی کلمهی مُسلِم در واقع تسلیم است. ما که مسلمانیم چون تسلیم پروردگار هستیم. بنابراین حضرت درخواست میکنند که خدایا، قلبهای ما را تسلیم امر خودت قرار بده و از ذریّه و فرزندان ما «أُمَّةً مُسْلِمَةً» امتی مسلمان و تسلیمشده قرار بده؛ وگرنه اسم ادیان که یکی مسیحی، یکی کلیمی و یکی یهودی است، مهم نیست بلکه نکتهی تمام ادیان تسلیم است. اصولاً دین یعنی تسلیم، یعنی اینکه پروردگار دستوری میدهد و ما میپذیریم. خلاصهی دین پذیرش دستور پروردگار است. حالا ممکن است یک بار نماز و یک بار روزه باشد، این کار را بکن، آن کار را نکن، این را بخور، آنجا نرو، اصل همین تسلیم است. لذا حضرت ابراهیم(ع) جوهرهی دین و ایمان را از خدا درخواست میکنند، چون گوهر وجودی ایمانی ما تسلیم است.
نشانههای دیگری هم در زندگی حضرت ابراهیم وجود دارد که شاید اوج تسلیم را در آنجا میتوان نشان داد. دستور به ذبح اسماعیل، امتحان عجیبی است که برای هیچکسی پیش نیامده و حداقل گزارشی نداریم. بعد از اینکه خداوند دستور داد و حضرت ابراهیم در رؤیا دید که فرزندش اسماعیل را قربانی میکند، خداوند در آیهی 105 صافات میفرماید: «فَلَمَّا أَسْلَما وَ تَلَّهُ لِلْجَبینِ» وقتی که هر دو تسلیم شدند و ابراهیم فرزندش را با صورت روی زمین گذاشت که قربانی کند؛ اینجا از تعبیر «أَسْلَما» استفاده میکند، یعنی تسلیم شدند، هم ابراهیم و هم اسماعیل تسلیم پروردگار بودند. آن مقامی که خدا به ابراهیم داد ـ که در آیهی ابتلای ابراهیم گفته شده ـ نتیجهی قربانی فرزند است. حضرت ابراهیم بالاترین امتحان را با حالت تسلیم انجام داده است.
در جای دیگری هم تعبیر مُسلم برای تسلیم آمده است. در ماجرای حضرت سلیمان که هدهد خبر آورد، ملکهای در سبأ هست و تختی دارد، سلیمان به وی نامهای نوشت که: «أَلاَّ تَعْلُوا عَلَیَّ وَ أْتُونی مُسْلِمینَ» (النمل : 31)، تسلیموار نزد من بیایید. خداوند تعبیر مُسلِمین به کار برده است و منظورْ مسلمان اصطلاحی امروزی نیست؛ هر مؤمنی به هر دینی که هست، اگر وظیفهاش را انجام دهد مسلمان است، به این معنا که تسلیم است. اینجا هم سلیمان به ملکهی سباء مینویسد: «وَ أْتُونی مُسْلِمینَ» به صورت تسلیم نزد من بیایید. چرا؟ «إِنَّ الدِّینَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ»، آیهی 19 آلعمران میگوید که اساساً دین نزد خدا اسلام است. اسلام به معنای تسلیم است وگرنه دین یهود هم داریم، دین مسیحی هم داریم، دین صابئین هم داشتیم که تفاوتهایی با هم دارند.
به نظرم نکتهی اصلی در آیهی 128 سورهی بقره همین است که «رَبَّنا وَ اجْعَلْنا مُسْلِمَیْنِ لَکَ»، روح تسلیم را در خودمان تقویت کنیم. تقویت دینداری با روح تسلیم است؛ روح تسلیم به عمل کیفیت میدهد و دیگر مهم نیست، اگر یک روز گفتند روزه بگیرید، یک روز گفتند مسافر هستید و روزه نگیرید، اهمیتی ندارد. تسلیم اهمیت دارد که اینجا روزه بگیر و آنجا روزه نگیر، در مسافرت چنین باش، در آنجا چنان باش، نزد این حجاب داشته باش، نزد آن حجاب نداشته باش. چرا؟ چون تسلیم مهم است. دینداری آن تسلیم است. در ادامهی آیه دربارۀ مناسک صحبت شده که دیگر فرصت نمیکنیم بیان کنیم.
خدایا، قلبهای ما و همهی مؤمنین را تسلیم اوامر خودت قرار بده. والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
..................................
پایان پیام/ 167
نظر شما