خبرگزاری اهلبیت(ع) ابنا:
حجتالاسلام والمسلمین «محمدکاظم حقانی فضل» استاد حوزه و پژوهشگر علوم اسلامی، در شبهای ماه مبارک رمضان در سلسله ویدیوهایی به تشریح دعاهای قرآنی با ربّنا میپردازد که متن سخنان وی در ویدیوی شب شانزدهم ماه مبارک رمضان به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین و الصلاة و السلام علی رسول الله و آله اجمعین
یکی از ربناهای مشهور قرآن که در رسانهها با مناجات معروف «ربّنا» زیاد پخش شده، آیهی 286 سورهی بقره است که چندین دعا در آن مطرح شده و چند «ربنا» آمده است.
خداوند در فراز اول میفرماید: «رَبَّنا لا تُؤاخِذْنا إِنْ نَسینا أَوْ أَخْطَأْنا» خدایا ما را به خاطر نسیانها، فراموشیها، خطاها و اشتباهاتمان مؤاخذه نکن. البته ادامه دارد، اما برای امروز این دو جمله را توضیح خواهیم داد.
اولین سؤالی که پیش میآید این است که فراموشی یک امر غیراختیاری است، چرا باید خداوند ما را مؤاخذه کند که بعد ما از او درخواست کنیم که ما را مؤاخذه نکن. خب آدم است، آدم دچار فراموشی و نسیان میشود و چیزی از دست او در میرود، اشتباهی میکند و سهوی خواهد بود. در فقه ما هم دیدهاید که اگر روزهدار سهواً چیزی بخورد، روزهاش اشکال ندارد.
شاید برای توضیح این فقره لازم باشد که بین دو حالت فراموشی تفکیک کنیم. گاهی فراموشی در اختیار انسان نیست ولی مواردی ناشی از بیتوجهی است و خود فرد زمینهسازی کرده است. لذا نسیانهای غیراختیاری هیچگاه تکلیف ندارد، چنانکه در احکام هم آمده است اما آنجاهایی که در اختیار انسان است و خودش با بیتوجهی زمینهاش را آماده میکند و حواسش را پرت میکند، مقصر است. او کاری کرده که گرفتار فراموشی شده است. در چند آیهی قرآن میتوان شواهدی برای مواردی پیدا کرد که خود فرد زمینهسازی کرده است. یکی در داستان حضرت آدم است. قرآن در آیهی 115 سورهی طه می فرماید: «وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی آدَمَ» ما با حضرت آدم عهد بستیم، «مِنْ قَبْلُ» قبل از اینکه او را بفرستیم و مأمورش کنیم، با او عهد بستیم، «فَنَسِیَ» اما فراموش کرد. بعد میفرماید: «وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً» حضرت آدم آن عزم کافی را نداشت؛ عزمی که پیامبرانی اولوا العزم میشوند، حضرت آدم آن مقدار عزم را نداشت و این نداشتن عزم، زمینهی نسیان و مرتکب شجرهی ممنوعه شد و بقیهی داستان پیش آمد. پس یک مورد این است که قرآن در اینجا به فراموشی اشاره میکند که ریشهی عمدی دارد.
خداوند در سورهی أعلی خطاب به پیامبر گرامی اسلام میفرماید: «سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسی» (الأعلی : 6) ما برای تو این قرآن را میخوانیم تا فراموش نکنی. خب معنا ندارد که ما برای امر غیراختیاری به کسی دستور دهیم، معلوم میشود که یعنی حواست را جمع کن. همین که ما هم در عرف به فرزندمان یا به دیگری میگوییم: گم نکنی، حواست باشد، یادت نرود. این یادت نرود یعنی توجه کن و اگر توجه داشته باشی فراموش نمیکنی. این مورد هم نشان میدهد که برخی از نسیانها و فراموشیها ناشی از رفتارهای خود انسان است.
داستان حضرت موسی و آن بندهی الهی که در روایات گفته شده حضرت خضر بوده است، در سورهی کهف آمده و گفته شده «عَبْداً مِنْ عِبادِنا» (الکهف : 65) بندهای از بندگان ما که یک علمی به او داده بودیم. خب داستانش مفصل است، موسی به خضر قول میدهد که من با تو میآیم. خضر با او عهد میکند که هر کاری کردم نباید سؤال بپرسی و اعتراض کنی. موسی قبول میکند، اما چنانکه شنیدهاید 3 بار در راه اعتراض میکند، آخر ماجرا که زمان توبیخ و جدایی میرسد، موسی میگوید: «لا تُؤاخِذْنِی بِما نَسِیتُ وَ لا تُرْهِقْنِی مِنْ أَمْرِی عُسْراً» (الکهف : 73) من را مؤاخذه نکن که فراموش کردم. در حالی که ابتدای حرکت، خضر گفت که باید حواست باشد و اعتراض نکن. این به خاطر همان بیتوجهی به عهد اولیه است. ما عهد بسته بودیم و تو بیتوجهی کردی.
از این 3 آیه و موارد دیگری که شاید در زندگی خود انسانها هم باشد و احتمالاً در آیات قرآن بتوان موارد دیگری پیدا کرد و من همین 3 مورد را جستجو کردم، نشان میدهد که نسیان و فراموشی در مواردی ناشی از رفتار خود انسان است، پس خدا حق دارد افراد را مؤاخذه کند که چرا فلان کار را نکردی؟ ما نمیتوانیم بگوییم فراموش کردیم، چون برخی از فراموش کردنها دست خودمان است.
خدایا، ما را به خاطر فراموشیها ـ اعم از اختیاری و غیراختیاری ـ و خطاهایمان مؤاخذه نکن و ما را ببخش و بیامرز.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
.......................................
پایان پیام/ 167
نظر شما